زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

من گم شده ام!

خودم هم درست نمی دونم چی کار دارم می کنم.

ازش قول گرفته ام که نیکول کیدمن رو بیاره من ببینم. هزینه این قرار می شه به قول خودش یه ماه حقوق من. گیج شده ام. از اونچه که تعریف کرد نمی تونم به راحتی بگذرم. شاید برای همینه که ترجیح می دم ببینمش . ببینمشون باهم. باهم؟

"بعد از ده دقیقه گریه کرد و با احساس ........"

من این وسط چی کاره ام؟ فقط خزر ام؟

آشیانه مطمئن؟ ایستاده؟

نقش کثیفی ئه.

کار اون از من به مراتب شرافتمندانه تره. اشک اشکه. مال اون یا مال من . چه فرقی داره؟ چه فرقی داره؟

خیلی سر در گم و کلافه ام.

تهران نوردی

دیروز نیومدم شرکت. رفتم دنبال یه سری کارا.

کلاس فرانسه ثبت نام کردم ترم ۶ . روزای فرد ۶-۸

رفتم cavendish  منو به سختی به جا آوردن گفتن که خوشگل تر شده ام و از چال لپ ام شناختنم. البته اینا رو خانوم سوپروایزر گفت. می خواستم IELTS ثبت نام کنم که ترجیح می دم تا بعد از امتحانا صبر کنم.

تگرگ اگه کلاس فرانسه رو بفهمه یه کم شاکی می شه ولی خب چی کار کنم. وقت کم کم کم کم است!

یادم رفت که براش از پست برگه مربوط به پاسپورت رو بگیرم و امروز دیگه حتماً این کار رو می کنم.

رفتیم بالاخره پیش دکتر. البته من که تو ماشین موندم چون جای پارک نبود. رفت زانوش رو نشون داده و دکتر هم براش عکس نوشته که حتماً باید بره بگیره.

 دیگه، آها، رفتم یه موسسه ای واسه استاد خصوصی برای درسای دانشگاه ام. البته الآن خیلی پشیمونم چون کلی پیاده خواهم شد واسه چهار تا واحد مزخرف.

دیروز روز خیلی بدی بود. شب با خاله دعوا کردم و طبق انتظار اون گذاشت رفت.

راستی دو تا مانتو خوشگل هم خریدم واسه شرکت.

 

معرفی!

Hi , my name is A K. I am 26 years old. I think life is bullshit

من برای بار هزارم عاشق اش می شم وقتی این جمله ها رو در معرفی خودش می گه.

پ.ن: اینا رو همین دیشب یاد گرفته و بس که ذوق کرده بود راه می رفت به همه می گفت تو خونه!