زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

اى ماه شقه شقه صبور باش!

چه‏ها که ندیده‏ئى

چه‏ها که نخواهى شنید

ما التیام زخم‏هاى تو را بر سینه مجروحت باز مى‏شناسیم

ماه لکه لکه!

مثل حبابى بر دریا بدرخش و

با آسمان خالى خود شادمان باش،

جشنواره آب است زندگى

چراغانى رودها که به دریاها مى‏رسند

زخم خورده بادها، زورق‏ها، صخره‏ها

سقفى دارد روشنى

کرانه تاریکى ناپدید است.

شمس لنگرودی

 من دلم داستان و شعر و پایده روی می خواد

نظرات 4 + ارسال نظر
همدل چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:06 ب.ظ

سلام دیوونه خسته من خوبی ؟؟

رها چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:24 ب.ظ

تو خوبی؟ ما که از بی حوصله گی خیری ندیدیم و سعی کردیم دوباره احساس زندگی کنیم.

دوباره ازنو شروع کنیم که غیر از این چاره ای نیست.

چه خبر؟

رها

سحربانو پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:20 ب.ظ http://samo86.blogsky.com


سلام خزر جونم
خوبی دختر؟
عجب شعری بودا. دمش گرم.
چرا همه دچار روز مره گی شدن؟

یلدا شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:56 ب.ظ http://www.ghoorbagheh.blogsky.com

من دلم بارون نم نم توی یه روزی که سر حالم با پیاده روی می خواد..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد