اى ماه شقه شقه صبور باش!
چهها که ندیدهئى
چهها که نخواهى شنید
ما التیام زخمهاى تو را بر سینه مجروحت باز مىشناسیم
ماه لکه لکه!
مثل حبابى بر دریا بدرخش و
با آسمان خالى خود شادمان باش،
جشنواره آب است زندگى
چراغانى رودها که به دریاها مىرسند
زخم خورده بادها، زورقها، صخرهها
سقفى دارد روشنى
کرانه تاریکى ناپدید است.
شمس لنگرودی
من دلم داستان و شعر و پایده روی می خواد
سلام دیوونه خسته من خوبی ؟؟
تو خوبی؟ ما که از بی حوصله گی خیری ندیدیم و سعی کردیم دوباره احساس زندگی کنیم.
دوباره ازنو شروع کنیم که غیر از این چاره ای نیست.
چه خبر؟
رها
سلام خزر جونم
خوبی دختر؟
عجب شعری بودا. دمش گرم.
چرا همه دچار روز مره گی شدن؟
من دلم بارون نم نم توی یه روزی که سر حالم با پیاده روی می خواد..