زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

من گم شده ام!

خودم هم درست نمی دونم چی کار دارم می کنم.

ازش قول گرفته ام که نیکول کیدمن رو بیاره من ببینم. هزینه این قرار می شه به قول خودش یه ماه حقوق من. گیج شده ام. از اونچه که تعریف کرد نمی تونم به راحتی بگذرم. شاید برای همینه که ترجیح می دم ببینمش . ببینمشون باهم. باهم؟

"بعد از ده دقیقه گریه کرد و با احساس ........"

من این وسط چی کاره ام؟ فقط خزر ام؟

آشیانه مطمئن؟ ایستاده؟

نقش کثیفی ئه.

کار اون از من به مراتب شرافتمندانه تره. اشک اشکه. مال اون یا مال من . چه فرقی داره؟ چه فرقی داره؟

خیلی سر در گم و کلافه ام.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد