دیروز نیومدم شرکت. رفتم دنبال یه سری کارا.
کلاس فرانسه ثبت نام کردم ترم ۶ . روزای فرد ۶-۸
رفتم cavendish منو به سختی به جا آوردن گفتن که خوشگل تر شده ام و از چال لپ ام شناختنم. البته اینا رو خانوم سوپروایزر گفت. می خواستم IELTS ثبت نام کنم که ترجیح می دم تا بعد از امتحانا صبر کنم.
تگرگ اگه کلاس فرانسه رو بفهمه یه کم شاکی می شه ولی خب چی کار کنم. وقت کم کم کم کم است!
یادم رفت که براش از پست برگه مربوط به پاسپورت رو بگیرم و امروز دیگه حتماً این کار رو می کنم.
رفتیم بالاخره پیش دکتر. البته من که تو ماشین موندم چون جای پارک نبود. رفت زانوش رو نشون داده و دکتر هم براش عکس نوشته که حتماً باید بره بگیره.
دیگه، آها، رفتم یه موسسه ای واسه استاد خصوصی برای درسای دانشگاه ام. البته الآن خیلی پشیمونم چون کلی پیاده خواهم شد واسه چهار تا واحد مزخرف.
دیروز روز خیلی بدی بود. شب با خاله دعوا کردم و طبق انتظار اون گذاشت رفت.
راستی دو تا مانتو خوشگل هم خریدم واسه شرکت.
سلام خزر جونم
وااااااااااااای من عاشق چال رو لپم.
مانتو های تازه هم مبارک عزیزم.
من سالهاست که میخوام زبان اسپنیش رو شروع کنم اما کو اراده عزیزم.
موفق باشی