زمان خیلی دیر می گذره. عصبانی ام. اون هم افسردگی بهاره اش داره شروع می شه. من هم دلتنگی ام برای این چند روزی که قراره نباشم حسابی زده بالا.
دارم فکر می کنم این خاندانهای مکرم علیرغم این ظاهر فرهنگی و کوفت و زهرمار فقط وقتی یادشون می افته که اون هم هست که به ماشین نیاز دارند. چپ سنتی دوست دارم. چپ عملگرا و اون یه روشنفکره!
ببین من از دیالوگای این دختره که توی تلفن تو فاصله ی یه متری من نشسته دائم درباره گردگیری عید صحبت می کنه مخ ام داره می ترکه!
خوب علیک سلام دختر جان
خب من کلن کامنتم نمیآد خب چیکار کنم آخه :ی
سال نو مبارک
امیدوارم در سال جدید به همه آرزوهای قشنگ وخوبت برسی
و سالی پر از کارهای خوب قشنگ داشته باشی
عید شما مبارک دوستم
تا بعد
رها