زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

به لبهایم مزن قفل خموشی که در دل قصه نا گفته دارم
ز پایم باز کن بند گران را
کزین سودا دلی آشفته دارم
کتابی خلوتی شعری سکوتی
مرا مستی و سکر زندگانی است
چه غم گر در بهشتی ره ندارم
که در قلبم بهشتی جاودانی است!

بغض توی گلویم مال نامه آقای کمانگر است یا بدهی ۸۰۰ میلیارد دلاری ایران تا سال ۹۱ که به چشم  می بینم چه بلایی سرمان خواهد آورد.

نظرات 1 + ارسال نظر
مرد باران یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:47 ب.ظ http://rainct.blogsky.com

موفق باشی...

مرد باران
mohammadblogs@yahoo.com
http://rainct.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد