« دموکراسی »
دموکراسی این نیست
که مرد نظرش را درباره ی سیاست
بگوید
و کسی هم به او اعتراض نکند
دموکراسی این است که
زن نظرش را درباره ی عشق بگوید
و کسی هم او را نکشد !
« زخم زبان »
هر گاه مرا با دشنه ی کلماتت
زخمی می کنی
به من می گویی :
اگر بچگی کردم
مرا ببخش !
ببینم
تو تا کی می خواهی از مادری من
سوءاستفاده کنی
تا کی ؟!
« طولانی ترین رودخانه ی دنیا »
وقتی با تو به رقص بر می خیزم
پاهایم سنبله های گندم می شوند
و گیسوانم
طولانی ترین رودخانه ی دنیا !
سعاد الصباح
از مجموعه شعر « در آغاز زن بودن »
انتشارات روزنه / 1372
اوضاع شرکت خیلی بده. هر روز که می آم یه درگیری تازه با آدمایی که به قول همکارم سرخوشن و فقط باید بهشون بگی کله تو از کله خر گنده تره . مجبورم به خاطر این ۲۵۰ تومن که آخرش هم تگرگ می گه تو مگه حقوقت رو چی کار می کنی با این اراذل و اوباش سروکله بزنم
کاش می شد یه جوری منتقل شم یه جای دیگه
اوضاع روحی خرابه
از هر نوع دلداری استقبال می کنیم!
دیروز تگرگ و دوستش به جای بلیط سانس ۸ تئاتر پسیانی بلیط سانس ۱۷:۳۰ رو آورده بودند.
به شدت به دنبال یه تور یه روزه می گردم . بدیش اینه که توی این سرما جائی نمی شه رفت ولی واقعاً دارم قاط می زنم . نیاز مبرم به تعطیلات خارج از شهر
همینجا از تمامی سروران گرامی خواهشمندم در صورت دانستن راه حلی جهت برگرداندن آرشیو نازنینم -که هر وقت یادش می افتم داغ دلم تازه می شه- از راهنمایی کردن بنده دریغ نفرمایید.
با تشکر
خزری غمین و اشک آلود!