هر چند زیاد امیدوار نیستم چون تا این لحظه همکارهای عزیزم نیومده اند ولی زنده باد مرخصی ساعتی و برف بازی !!!!!!
رفقا! اعتصاب اعتصاب تا رسیدن به منطقه مناسب جهت برف بازی!
تگرگ خوابه و می گه تا ده صبر کن من بهت خبر بدم.
از این اتاق، از این گردن دردی که هنوز ننشسته شروع می شه، از کارایی که نصفه نیمه ول کرده ام متتتنننننننننننننننننففففففررررررررررررررررررررررررم!از این آدمای ..ه که می آن پشت سر یارو صفحه می ذارن بعد جلوش مهندس مهندس می کنن جالم داره به هم میخوره.
وای خدددددددددا. شروع شد باز این اومد. از اول صبح غرغر . گیردادن به این آبدارچی ها و غرزدن پشت سر بقیه و ناله کردن و وز وز کردن با تلفن، ایراد گرفتن از من ، این که آدم همیشه باید مرتب و منظم باشه- حالا من نمی دونم توی این خراب شده ممنظم بودن به چه دردی می خوره - . من از همیشه متنفرم!
یکی پاشه با من برقصه بعد هم منو ببره برف بازی
. تگرگ که خوابه
و به ....اش هم نیست که من چی دلم می خواد. این هم از هم کیش ما.
راستی خبر خوش این که دیروز بالاخره یه کتاب خوندم : خدایگان و بنده هگل-ژوکو. خیلی حال داد توپپپ. انگار درست برای اون لحظه ی من نوشته شده بود. مقابله انسان برای شکل گرفتن آگاهی . شناختن ارج متقابل انسانی . در واقع پروسه رسیدن به خودآگاهی . خودآگاهی ای که تنها در ارتباط با سایر انسانها ایجاد می شه و معنا داره.
دلم خیلی برای مطالعه و ولو شدن جلوی بخاری و کتاب خوندن تنگ شده بود.
توی این تقریباً یک سال گذشته تگرگ شده همه چی زندگی من. کتاب و موسیقی و فیلم و فرانسه تعطیل. بیرون رفتن با دوستام تعطیل. این حس خوبی نمی ده. چی کار کنم. تنبلی از خودم هم هست.
تگرگ داره می ره مرکز نشر با پدرجون . بعد هم تمرین تاتر آخه جمعه بازبینی . من هم جمعه می خوام ببرمش کنسرت پیمان یزدانیان. چشمتون روز بد نبینه ۱۲.۰۰۰ تومن.
احتمالاً ساعت ۴:۳۰ باید بریم دم دانشگاه که باهم از اونجا بریییییییییییمممممم ج ل س ه. عین این خانوم جلسه ای ها شدیم رفت خواهر.
ساعت۱۰آپ می کنی بعد میای میگی نظر نمیدی بچه پرورو!!!!!!!!!!!!!!!!!! خوبی دلم تنگ شده برات خبر ندارم ازت
من که بهت گفتم خودتو اینقده وقف نکن ننه جان حالا هی گوش نکن !!!!!!!! من که دیگه این همکارارو بی خیال شدم رفت!! کلا عین کر و کورا رفتار می کنم باهاشون اعصابم راحت باشه .منم از همیشه بدم میاد لحظه رو دوست دارم هانی
همدل نگو تنبل بگو ، تنبل تنبلا بگو
همدل میای مرخصی بگیریم ؟ نه نمیام نه نمیام
خوبی؟چرا همه چیز و تعطیل کردی؟ آخه چرا همه ما عین هم هستیم ؟ البته اونا هم عین هم هستن ها.
پیمان یزدانیان کیه؟ من چرا اصلا اسمش رو هم نشنیدم؟؟؟؟
خوش بگذره. بعداز ظهر که برف زیاد شو برو برف بازی.
بای تا های
رها
خوب نیست آدم از کسی غیبت بکنه اگه هم می خوای غیبت بکنی وبلاگ تو ON نکن